نویسنده : محبوبه رضوی نیا - ساعت 1:56 قبل از ظهر روز سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,

 

   تا به حال هیچ به «چه طور» نوشتن فکر کرده اید ؟ اینکه اصلا چه اتفاقی می افتد که آدم شروع می کند به نوشتن مطالب مختلف (که البته اینجا به طورخاص منظور ما داستان است ) وتخلیه کردن آنچه در ذهن تلمبار کرده است .مهندسی ذهن شاید لغت مناسب تر و پرطمطراق تری باشد، اما هر چه بنامیم و بگوییم در حقیقت داستان واگویه ی تجربه ها ومشاهدات، تخیلات ، احساسات و نیازهای ماست که بر اثر تکانه یا جرقه ای خاص در زمان و موقعیت خاص - که من اینجا دوست دارم آن را الهام بنامم - ناگهان مثل رگباری شروع به فرو ریختن می کند . گاهی این «هل ذهنی» یک آدم-شخصیت- است، بعضی وقتها می تواند یک اتفاق باشد یا شاید هم یک تکه حرف - جمله ای که از کسی می شنوید و بر دلتان می نشیند-.هر چیزی . مهم این است که شما را پرت کند به جریان آرامش بخش ودوست داشتنیی به نام داستان .

  فکر کنید و عمیقا فکر کنید. به اشاره هایی که از آن می گیرید .به بلند بالایی داستان . به اینکه حالا که لشگری از آدمها و روزگاری از اتفاقات و هزار اگر و اما و چه بشود ، در مشتتان دارید «چه طور» بنویسید بهتر است . این «چه طور» نوشتنها (اولی و آخری)، هنوز اولین پله ی این داستان است ...


نویسنده : محبوبه رضوی نیا - ساعت 8:0 بعد از ظهر روز شنبه 6 آبان 1391برچسب:,

آیا می دانید زندگی در چه چیزهایی متجلی می شود ؟

داستان و در شکل خاص و متکاملش یعنی رمان یکی از تجلیات و تظاهرات گوناگون زندگی است . آدمها،حوادث،روابط و زمان دربستر این فرایند ،هستی یافته و بال و پر می گشایند واین یعنی همه ی چیزهایی که می توانند کلمه شوند . همه ی چیزهایی که می توانند رخ بدهند . همه ی چیزهایی که می توانند جاندار شوند  . واین همه چیز یعنی همان زندگی ...