کتاب داغ
نویسنده : محبوبه رضوی نیا - ساعت 2:50 بعد از ظهر روز جمعه 20 آبان 1390برچسب:,

 

گاهی اوقات فکر می کنم

 کاش دنیا نصف می شد .

نیمی برای انسانهای خوب ،

وبقیه برای آدمهای شر.

اما نمی شود !

حتی خدا هم دوست دارد جنس هایش را در هم بفروشد۰۰۰



نظرات شما عزیزان:

mohsen
ساعت23:14---10 دی 1390
گاهی وقت ها اصلا بی رودرواسی همیشه دلم میخواهد میوه ها را سواکنم .یک جورایی بدم میاد میوه فروش پاکت را به من بدهد وبگوید درب اش را باز نیگه دار وانوقت هر چی دلش می خواهد برایت بریزد وبدهد دستت . انهم برای چندرغاز ارزان تر .
چند کیلومتر راه را گز میکنم میرم مغازه عباس اقا وانتی محل که تازه گی مغازه باز کرده است ووقتی پاکت را میدهد دستت میگوید بفرمایید مغازه مال خودتان است .لامصب عجب روان شناسی استمن که اصلا نمی پرسم کیلو چند .ولی احساس بزرگ منشانه ای به من دست می دهد .وگوجه هایش را با احتیاط برمیدارم که قوجمه نشود. انوقت میدانم خداوند هم همین طور است در هم نمی فروشد .اما گاهی سنگ ریزه های داخل حبوبات را هم میخرد .پول اش را هم میدهد میگوید عیبی ندارد بلاخره چهارتا ریگ هم باشد عیبی ندارد.این را گفتم تا خودم را راضی کرده باشم ............


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: