کتاب داغ
نویسنده : محبوبه رضوی نیا - ساعت 9:31 بعد از ظهر روز جمعه 15 مهر 1390برچسب:,

 

سیزده – شهادت علی . این خبر تلخی است که در اوایل فصل سی ویکم خانواده ی مادری زهرا و از همه مهمتر دا با آن مواجه می شوند. راوی می گوید :

...دایی حسینی از طریق دایی نادعلی موضوع شهادت علی را فهمیده و همان شب به پاپا گفته بود.پاپا تا صبح توی چادرش ناله می کرد ...همه فکر می کردند پاپا به خاطر شهادت بابا اینطور بی تاب است ...آن شب گذشت . ساعت چهار ونیم ، پنج صبح پاپا شروع کرد به اذان گفتن .صدایش محزون بود...همین طور گریه می کرد و روضه می خواند وبا صدای بلند صحنه های کربلا را توصیف می کرد تا به شهادت علی اکبر (ع) پسر بزرگ امام رسید و خیلی قشنگ گفت :علی اکبر که شهید شد کمر امام خم شد و بلا فاصله بعدش گفت :سید علی هم مثل علی اکبر شهید شد .

دا صدای شیونش بلند شد ...ضجه زد و از حال رفت ...پاپا به نماز ایستاد ...همگی گریه می کردند... از موهای دا خون چکه می کرد ...خیلی نگرانش بودم ...پیر وشکسته شده بود...

چند صفحه بعد، امتداد جنگی که عزیزترین کسان زهرا را از او گرفته وحالا تا پایتخت هم کشیده شده ، همراه با عکس العملهای مردم اینطور توصیف می شود :

...غروب بود ...مردمی که توی صف ایستاده بودند با هم حرف می زدند . می گفتند مردم خرمشهر بیخود شهرشان را رها کردند وبه شهرهای دیگر رفته اند یا به تهران آمده اند .ناگهان آژیرقرمز به صدا در آمد وهمه جا یکدفعه خاموش شد .ضد هواییها شروع به تیراندازی کردند .مردم می ترسیدند .یکی دو تا از خانمهایی که در صف بودند غش کردند .همه مضطرب بودند...آن عده که از جنگزده ها گله وشکایت می کردند ، ساکت شدند ...مردم نمی دانند جنگ یعنی چه و چه اتفاقاتی دارد می افتد...

این هم تصویر باور شهادت پدر وبرادر راوی در صفحه ی آخر همین فصل است:

مردی که پشت میز نشسته بود ، دفتر جلد مشکی بزرگی را باز کرد .شناسنامه ی علی وبابا را گرفت ومشخصات آنها را در آن نوشت .نور افتاب از پنجره ی بزرگ شیشه ای اتاق به روی دفتر می تابید . مرد صفحات آخر شناسنامه ها را باز کرد و مهرابطال آنها را زد ...زدم زیر گریه ...وقتی مهر * باطل شد * روی آخرین یادگاریهای بابا وعلی خورد احساس کردم واقعا همه چیز تمام شد...

فصول 31 و 32 و 33 کوتاه و همگی مشترکا با جمله ای در مورد تهران آغاز شده اند .تحرکات منافقین ، دیدار با امام ، وضعیت اردوگاههای جنگزدگان و شهادت دکتربهشتی مهمترین موضوعات در این قسمتها هستند .

فصل سی وپنجم فصل مهمی است که به ازدواج زهرا ، شهادت محمد جهان آرا وجریان زندگی در آبادان می پردازد تا اینکه.....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: